-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:04:03 حجم: تقریبا 10 مگابایت
-
موارد دیگر
-
متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این
اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:07:37 حجم: تقریبا 5 مگابایت
-
موارد دیگر
-
متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این
اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد
-
سبک: سنتی مدت زمان: حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این
اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:06:16 حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد آفتاب عمر من فرو رفت ماهم از افق چرا سر برون نکرد هیچ صبح دم نشد فلق چون شفق زخون دل مرا لاله گون نکرد ز روی مهت جانا پرده بر گشا در آسمان مه را منفعل نما به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند قسم به زند و پازند به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند بیا نگارا جمال خود بنما ز رنگ و بویت خجل نما گل را رو در طرف چمن بین بنشسته چو من دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن گل درخشنده چهره تابنده غنچه در خنده بلبل نعره زنان هر که جوینده باشد یابنده دل دارد زنده بس کن آه و فغان ز جور مه رویان شکوه گر سازی به ششدرمحنت مهره اندازی همچون سالک دست خود بازی همچون سالک دست خود بازی
-
سبک: سنتی مدت زمان: حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
ز روی مهت جانا پرده بر گشا در آسمان مه را منفعل نما به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند قسم به زند و پازند به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند بیا نگارا جمال خود بنما ز رنگ و بویت خجل نما گل را رو در طرف چمن بین بنشسته چو من دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن گل درخشنده چهره تابنده غنچه در خنده بلبل نعره زنان هر که جوینده باشد یابنده دل دارد زنده بس کن آه و فغان ز جور مه رویان شکوه گر سازی به ششدر محنت مهره اندازی همچون سالک دست خود بازی همچون سالک دست خود بازی
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:02:34 حجم: تقریبا 6 مگابایت
-
موارد دیگر
-
شکست عهد مودت شکست عهد مودت نگار دلبندم برید مهر و وفا برید مهر و وفا یار سست پیوندم شکست عهد مودت شکست عهد مودت نگار دلبندم برید مهر و وفا برید مهر و وفا یار سست پیوندم تطاولی که تو کردی تطاولی که تو کردی به دوستی با من تطاولی که تو کردی تطاولی که تو کردی به دوستی با من من آن به دشمن خون خوار خویش نپسندم اگر چه مهر بریدی و عهد بشکستی مهر بریدی مهر بریدی و عهد بشکستی عهد بشکستی مهر بریدی مهر بریدی و عهد بشکستی عهد بشکستی هنوز بر سر پیمان و عهد و سوگندم بیار ساقی سرمست جام باده عشق جام باده عشق جام باده عشق بیار ساقی سرمست جام باده عشق جام باده عشق جام باده عشق بده به رغم مناصح که میدهد پندم بیا بیا صنما کز سر پریشانی بیا بیا صنما کز سر پریشانی نماند جز سر زلف تو جز سر زلف توهیچ پابندم به خنده گفت که سعدی از این سخن بگریز از این سخن بگریز کجا روم کجا روم کجا روم که به زندان عشق دربندم کجا روم کجا روم کجا روم که به زندان عشق دربندم
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:05:08 حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
عاشق شدم از شوق میگفتم به فریاد ازهرچه غیرازعشق باشد گشتم آزاد اما چه آسان عشقِ من دادی تو برباد نام مرا هم تا کنون بردی تو از یاد ای داد بیداد ای داد بیداد گفتم به دل گم گشته را پیدا نمودم من هم دلی در سینه ای شیدا نمودم با دستِ خود من خویش را رسوا نمودم صید گرفتاری شدم در دام صیاد ای داد بیداد ای داد بیداد فریادرس من را جز خدا فریاد بس نیست کس همدم این خسته ی بی هم نفس نیست تا لحظه ی مرگ گر بگریم باز بس نیست این خانه بی تو بهر من جز یک قفس نیست چون قطره ی اشکیکه از چشم من افتاد افتادی اما کی توانم بُردت از یاد ای داد بیدادای داد بیداد اینک من و تو تنهای تنها هریک گرفتار غمگین و رسوا روز تو بی من شب میشه اما بی تو رِسم من تا صبحِ فردا آنعشق سوزانت چه شد اشکِ لرزانت چه شد شعله شد بر جانت افتاد ای داد بیداد ای داد بیداد سوگند و پیمانت چه شد قلب ویرانت چه شد ناله شد در سینه فریاد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد ای داد بیداد
-
سبک: سنتی مدت زمان: حجم: تقریبا 5 مگابایت
-
موارد دیگر
-
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم (ای درمان درد زخم های کاری ام) هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم (همراز ناله یِ شب های بیداری ام) راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم (ای آرامش بخش این جان محنت بار من) مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین این دل پر از خارم) آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم(ای آرامش بخش این جان محنت بار من) مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین این دل پر از خارم) کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی من، لیلی من نیست، لیلی من رفته) خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم (فکر وخیال تو به گونه ای بر وجودم نشسته ]و مرا می آزارد که[) وَه دوریتْ قَسَمْ ، رازیمُ وَ مَرْگَم( به دوریت سوگند، به مردنم راضیم) هی چه مانمَ ریژاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ( اشک چشمانم مانند ریجاب ] نام رودی پر آب در بخش ریجاب از توابع کرمانشاه[ جاری است و رخسارم زرد گشته، غم دوست پیرم کرده ) آیْ شَرطِِمْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ ن (عهد من همان عهدیست که مجنون بست:) لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ(لیلی من تا زمان مردنم، تو خواهی بود) کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی من، لیلی من نیست، لیلی من رفته)