حدود 129 نتیجه (0.63) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

Sahne - Alireza Azar

 Lyrics Music  Sahneh Alireza Azar    لبخند مرا بس بود آغوش لهم میکرد آن بوسه مرا میکشت لب منهدمم میکرد آن بوسه و آن آغوش قتاله و مقتل بود در سیر مرا کشتن این پرده ی اول بود هرکس غم خود را داشت هرکس سر کارش ماند من نشئه ی زخمی که یک شهر خمارش ماند یا کُنج قفس یا مرگ این بخت کبوتر هاست دنیا پُل باریکی بین بد و بدترهاست ای بر پدرت دنیا آن باغ جوانم کو دریاچه ی آرامم کوه هیجانم کو بر آینه ی خانه جای کف دستم نیست آن پنجره ای را که با توپ شکستم نیست پشتم به پدر گرم و دنیا خود ِ مادر بود تنها خطر ممکن اطراف سماور بود از معرکه ها دور و در مهلکه ها ایمن یک ذهن هزار آیا از چیستی آبستن یک هستی سردستی در بود و عدم بودم گور پدر دنیا مشغول خودم بودم هر طور دلم میخواست آینده جلو میرفت هر شعبده ای دستش رو میشد و لو میرفت صد مرتبه میکشتند یکبار نمیمردم حالم که بهم میریخت جز حرص نمیخوردم آینده ی خیلی دور ماضی بعیدی بود پشت در آرامش طوفان شدیدی بود آن خاطره های خشک در متن عطش مانده آن نیمه ی پُر رنگم در کودکی اش مانده اما منه امروزی کابوس پُر از خواب است تکلیف شب و روزم با دکتر اعصاب است نفرین کدام احساس خون کرد جهانم را با جهد چه جادویی بستند دهانم را من مرد شدم وقتی زن از بدنش سر رفت وقتی دو بغل مهتاب از پیرهنش سر رفت اندازه ی اندوهم اندازه ی دفتر نیست شرح دو جهان خواهش در شعر میسر نیست یک چشم پُر از اشک و چشم دگرم خون است وضعیت امروزم آینده ی مجنون است سر باز نکن ای اشک از جاذبه دوری کن ای بغض پُر از عصیان این بار صبوری کن من اشک نخواهم ریخت این بغض خدادادی ست عادت به خودم دارم افسردگی ام عادی ست پس عشق به حرف آمد ساعت دهنش را بست تقویم به دست خویش بند کفنش را بست او مُرده ی کشتن بود ابزار فراهم کرد هوای هزاران سیب قصد منه آدم کرد لبخند مرا بس بود آغوش لهم میکرد آن بوسه ما میکشت لب منهدمم میکرد آن بوسه و آن آغوش قتاله و مقتل بود در سیر مرا کشتن این پرده ی اول بود تنها سر من بین این ولوله پایین است با من همه غمگینن تا طالع من این است در پیچ و خم گله یکبار تو را دیدم بین دو خیابان گُرگ هی چشم چرانیدم محض دو قدم با تو از مدرسه در رفتم چشمت به عروسک بود تا جیب پدر رفتم این خاصیت عشق است باید بلدت باشم سخت است ولی باید در جذر و مدت باشم هرچند که بی لنگر هرچند که بی فانوس حکم آنچه تو فرمایی ای خانوم اقیانوس کشتی و گذر کردی دستان دعا پشتت بر گود گلویم ماند جا پای هر انگشتت از قافله جا ماندم تا همقدمت باشم تا در طبق تقسیم راضی به کمت باشم آفت که به جانم زد کِشتم همه گندم شد سهم کم من از سیب نان شب مردم شد ای بر پدرت دنیا آهسته چه ها کردی بین منو دیروزم مغلوبه به پا کردی حالا پدرم غمگین مادر که خودآزار است تنهایی بی رحمم زیر سر خودکار است هر شعر که چاقیم از وزن خودم کم شد از خانه به ویرانه از خانه به ویرانه از خانه به ویرانه ، تکرار سلوکم شد زیر قدمت بانو دل ریخته ام برگرد از طاق هزاران ماه آویخته ام برگرد هرچیز به جز اسمت از حافظه ام تُف شد تا حال مرا دیدند سیگار تعارف شد گیجی نخ اول خون سرفه ی آخر شد خودکار غزل رو کرد لب زهر مکرر شد گیجی نخ دوم بستر به زبان آمد هر بالش هرجایی یک دسته کبوتر شد گیجی نخ سوم دلشور برش میداشت کوتاهی هر سیگار با عمر برابر شد گیجی نخ بعدی در آینه چین افتاد رویی که کنارم بود هذیان مصور شد در ثانیه ای مجبور نبض از تک و تا افتاد اینگونه مقدر بود اینگونه مقرر شد ما حاصل من با توست قانون ضمیر این است دنیای شکستن هاست ما جمع مکثر شد سیگار پس از سیگار کبریت پس از کبریت روح از ریه ام دل کند در متن شناور شد فرقی که نخواهد کرد در مُردن من تنها با آن گره ابرو مردن علنی تر شد یک گام دگر مانده در معرض تابوتم کبریت بکش بانو من بشکه ی باروتم هر کس غم خود را داشت هرکس سر کارش ماند من نشئه ی زخمی که یک زخم خمارش ماند چیزی که شکستم داد خمیازه ی مردم بود ای اطلس خواب آلود این پرده ی دوم بود هرچند تو تا بودی خون ریختنی تر بود از خواهر مغمومم سیگار تنی تر بود هرچند تو تا بودی هر روز جهنم بود این جنگ ملال آور بر عشق مقدم بود هرچند تو تا بودی ساعت خفقان بود و حیرت به زبان بود و دستم به دهان بود و چشمم به جهان بود و بختک به شبم آمد روزم سرطان بود و جانم به لبم آمد هرچند تو تا بودی دل در قدحش غم داشت خوب است که برگشتی این شعر جنون کم داشت ای پیکر آتش زن بر پیکره ی مردان ای سقف مخدرها جادوی روان گردان ای منظره ی دوزخ در آینه ای مخدوش آغاز تباهی ها در عاقبت آغوش ای گاف گناهی ها ای عشق بانوی بنی عصیان ای گندم قبل از کشت ای کودکی شیطان ای دردسر کش دار ای حادثه ی ممتد ای فاجعه ی حتمی قطعیت صد در صد ای پیچ و خم مایوس دالان دو سر بسته بیچارگی سیگار در مسلخ هر بسته ای آیه ی تنهایی ای سوره ی مایوسم هرقدر خدا باشی من دست نمیبوسم ای عشق پدر نامرد سر سلسله ی اوباش این دم دمه ی آخر را این بار به حرفم باش دندان به جگر بگذار یک گام دگر باقی ست این ظرف هلاهل را یک جام دگر باقی ست دندان به جگر بگذار ته مانده ی من مانده از مثنوی بودن یک بیت دهن مانده دنیا کمکم کرده است از جمع کمم کرده است بی حاصل و بی مقدار یک صفر پس از اعشار یک هیچ عذاب آور آینده ی خواب آور لیوان پُر از خالی دلخوش به خوش اقبالی راضی به اگر شاید هرچیز که پیش آید سرگرم سرابی دور در جبر جهان مجبور لبخندی اگر پیداست از عقده گشایی هاست ما هر دو پُر از دردیم صدبار غلط کردیم ما هر دو خطا کاریم سرگیجه ی تکراریم من مست و تو دیوانه مارا که برد خانه دلداده و دلگیرم حیف است نمیمیرم ای مادر دلتنگم دل باز ترین تابوت دروازه ی ازناسوت تا شعشعه ی لاهوت بعد از تو کسی آمد اشکی به میان انداخت آن خانوم اقیانوس کابوس به جان انداخت ای پیچ و خم کارون تا بند کمربندت آبستن از طغیان الوند و دماوندت جانم به دو دست توست آماده ی اعجازم باید منو شعرم را در آب بیاندازم دردی که به دوشم ماند ازکوه سبک تر نیست این پرده ی آخر بود اما غم آخر نیست دستان دلم بالاست تسلیم دو خط شعرم هرآنچه که بودم هیچ این بار فقط شعرم تکست آهنگ   

کد همراه اول : 92662

Zendegimun Ghesse Nabood - Behnam Bani

آخر قصه سهممون یه قصر شیشه ای نبود هیچ موقع آرزوهامون اینجور کلیشه ای نبود تصورش سخته ولی دنیا رو بهتر می کنیم ما با همین خیال خوش این روزا رو سر می کنیم زندگیمون قصه نبود که تو کتابا گم بشه نباید این رویای شب میون خوابا گم بشه ستاره آرزو کنی می بینی که تو مشتته برای آرزوت بجنگ تموم دنیا پشتته تو این شبای بی چراغ تو لااقل فانوس باش یه شهرزاد دیگه شو پایان این کابوس باش نذار بهت دیکته کنن محال رویاهای تو محالُ ممکن میکنه وقتی بخواد خدای تو

Range Seda - Reza Sadeghi

رنگ صدام رنگ غمه جای یکی اینجا کمه دل نگرونم دورمو خستم از همه تنها رفیقم دلمه قاتل جونم فرقی نداره خوب و بد وقتی دلت قیدتو زد فانوس کوری سایه ی بی رحم سراب رو دل بد مست خراب بسه صبوری دارم از دست دلم دق میکنم دردامو هق هق میکنم مردمو عاشق میکنم قلبمو لایق دارم از دست دلم دق میکنم دردامو هق هق میکنم مردمو عاشق میکنم قلبمو لایق ♫♫♫ مثل مردن میشه بودن وقتی بودن بی دلیله وقتی که دور و برت نیست یه رفیق بی شیله پیله نفست سم میشه وقتی روبروت غم پشت سر کم تنها دلخوشیت سکوته یه سکوت تلخ و مبهم رنگ صدام رنگ غمه جای یکی اینجا کمه دل نگرونم دورمو خستم از همه تنها رفیقم دلمه قاتل جونم ♫♫♫ مثل مردن میشه بودن وقتی بودن بی دلیله وقتی که دور و برت نیست یه رفیق بی شیله پیله نفست سم میشه وقتی روبروت غم پشت سر کم تنها دلخوشیت سکوته یه سکوت تلخ و مبهم من دارم از دست دلم دق میکنم دردامو هق هق میکنم مردمو عاشق میکنم دارم از دست دلم دق میکنم دردامو هق هق میکنم مردمو عاشق میکنم قلبمو لایق ترانه سرا : رضا صادقی

Boro - Mohammad Feyz

آهنگساز : شهاب رمضان ترانه سرا : امیر ارجینی تنظیم : میثم مروستی میکس و مسترینگ : رضا پور رضوی عکاس و طراحی کاور : بهنام دریانی ----------------------------------------------------------- با این سکوتی که تو داری .................. با این غمی که تو چشاته میخوای بری اما عزیزم ...................... هرجا بری قلبم باهاته ترسم فقط از صبح فرداست ....................فردا که از یاد تو میرم تنها تو این فکرم که باید ......................از کی نشونیتو بگیرم ؟   میخوای بری برو ....................اما بدون هنوز این قلب خونته یادت بمونه که  ....................  هروقت بیای هنوز یکی دیونته   با تو شبم روشن میمونه ..................... حتی اگر فانوس باشی تو با همین قلبی که داری ....................... میتونی اقیانوس باشی من از تو ممنونم که باتو ....................... تونستم این عشقو بسازم چشمات دوباره یادم آورد ....................... چه ساده دل به تو ببازم   میخوای بری برو .........................اما بدون هنوز این قلب خونته یادت بمونه که  ........................... هروقت بیای هنوز یکی دیونته

Roozaye Sakht - Mohammad Rashidian

 Lyrics Music Roozaye Sakht Mohammad Rashidian به هر دیواری تکیه دادم ریخت خاکستر شد به هر رویایی که دلبستم رفت ازم دورتر شد تاریک و تنهام ولی میرم راهمو با فانوس عمیقه زخمام ولی آرومم مثل اقیانوس تنم خستست تصویر یه تقدیر غمگینم طوفانی ام سردرگمم حتی ، طوفانمم بن ست میبینم دردامو نمیشه شمرد خنده و گریم گره خورد رد میشه از تو سرم چجوری باید از بگذرم دردامو نمیشه شمرد خنده و گریم گره خورد رد میشه از تو سرم چجوری باید از بگذرم حالا که روشنی من نزدیکی غروب شد منتظر یه معجزم شاید حالم خوب شد به هیشکی نشد دلم دلمو توی خلوتم گُم شدم کسی نتونست بفهمه منو یه قفس ساختم از خودم دردامو نمیشه شمرد خنده و گریم گره خورد رد میشه از تو سرم چجوری باید از بگذرم دردامو نمیشه شمرد خنده و گریم گره خورد رد میشه از تو سرم چجوری باید از بگذرم ترانه سرا امیرعلی بهادری تکست آهنگ   

Gharibeh - Ali Nia

نمیدونم کجایی یه رویا هستی انگار چقدر تنها و بی کس نشستم غرق انکار خیال تو قشنگه تو این حال غم انگیز چشام دریای بغضه مثل شبای پاییز صدام کردی دلم پر زد تا رویا تا برگشتم به سمتت گذشتم از یه دنیا نمیدونم کجایی مسیرم دوره از تو ببین این قلب خستم نفس میگیره از تو پرم از خاطراتت پرم از درد و غم هام شدم مسافر شب شدی فانوس شب هام تو رفتی من میمونم تو شهر خسته گی هام به عکست خیره میمونم چشام لبریز ابهام صدام کردی دلم پر زد تا رویا تا برگشتم به سمتت گذشتم از یه دنیا نمیدونم کجایی مسیرم دوره از تو ببین این قلب خستم نفس میگیره از تو ترانه سرا مونا سلیم New Lyric Music Gharibe Ali Nia  

Bahaneye To - Mohammad Esfahani

ترانه سرا : سیاوش انور آهنگ : غلامرضا صادقی یاد تو بر شیشه ی دل یک سره سنگ می زند بر تن تار و پود من عشق تو چنگ می زند بر لب این پنجره ها به آرزو گذشت آه کجای کار من پیش تو لنگ می زند آه تنها نشان من از تو بهانه ی توست زیبا ترین گل گریه نشانه ی توست چشم من خانه ی توست عمری مسافر این شب بی سحرم از کوچه های خیال تو می گذرم فقط آیینه میداند زبان گنگ آب را کجای این شبه ابری ببینم روی ماهت را شده ی کابوس شب هایم که بی فانوس چشمانت کجای جاده برگردم مسیر اشتباهم را دوباره چتر باران را گرفتم بر سره گریه نمی خواهم کسی بیند عروس اشک و آهم را کسی دیگر نمی پرسد در این جاده چه می خواهی که من حل کرده ام در معمای نگاهم را تنها نشان من از تو بهانه ی توست زیبا ترین گل گریه نشانه ی توست چشم من خانه ی توست عمری مسافر این شب بی سحرم از کوچه های خیال تو می گذرم

Koodakane (Alireza Mokhtary Remix) - Farhad

بوی عیدی، بوی توت، بوی کاغذرنگی، بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو، بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ، با اینا زمستونو سر می‌کنم، با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم! شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب، با اینا زمستونو سر می‌کنم، با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم! فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا، شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور، برق کفش جف‌شده تو گنجه‌ها، با اینا زمستونو سر می‌کنم، با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم! عشق یک ستاره ساختن با دولک، ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه، بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب، با اینا زمستونو سر می‌کنم، با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم! بوی باغ‌چه، بوی حوض، عطر خوب نذری، شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن، توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی، با اینا زمستونو سر می‌کنم، با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

Hesse Niyaz - Hani Ameri

مث هر روز تا این قصه ی تلخ تا این خاطره ی کوتاه می رم تنم پر می شه از حس نیازت کنار هر کسی که راه می رم بذار بعد از گذشت این همه سال برام این قصه بی تکرار باشه هنوز باور نکردم مرز دنیا به کوتاهی این دیوار باشه کجای خونه احساست کنم که مرور خاطرات تو نباشه کدوم پنجره رو وا بکنم که پر از حس حیات تو نباشه اگه دنیات تاریکه عزیزم دلم می خواد برات فانوس باشم اگه رویای تو کابوس من شه بذار درگیر این کابوس باشم بذار بعد از گذشت این همه سال برام این قصه بی تکرار باشه هنوز باور نکردم مرز دنیا به کوتاهی این دیوار باشه

Telesm - Naser Saboori

خسته حرف و نگاه درا رو می بندم توی آینه اتاق به خودم می خندم اسیر فریادی ام که پشت لبهامه پا بسته ترسی ام که توی شبهامه سکوتم رو که طلسمه می شکنم من از خودم از خودم دل می کنم سکوتم رو که طلسمه می شکنم من از خودم از خودم دل می کنم چی بود برام زندگی خوابی پر از کابوس یه کوره راه سیاه بی نور یک فانوس چرا باشم تو بازی زندگی عروسکی بازیچه سرنوشت چه تلخه این قصه زشت فریب مردن تو برزخ به امید بهشت سکوتم رو که طلسمه می شکنم من از خودم از خودم دل می کنم سکوتم رو که طلسمه می شکنم من از خودم از خودم دل می کنم یک شب بارون زده که سایه مون خیسه وقتی که هر سایه ای سایه ابلیسه وقتی تو شهر شب همسفر بادم می پیچه تو کوچه ها صدای فریادم سکوتم رو که طلسمه می شکنم من از خودم از خودم دل می کنم سکوتم رو که طلسمه می شکنم من از خودم از خودم دل می کنم

جستجوهای مرتبط فانوس

12...5678910111213