حدود 45 نتیجه (0.92) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

Mion Abera - Farhad Sobooti

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

Rahe Del - Ishan

آخه ای دل ، تا به کی ، تو می خوای بازی کنی واسه هر کی که تو راهت اومده ، سر نا سازی کنی یکی نیست بهت بگه کم بهونه تو بگیر بسه تنهایی تو شب های سیاه دیگه داره میشه دیر راه تو ، راه دراز ، راه دور راه من پر از نیازه واسه نور عابر راه سیاهی ، راه غم راهی که مسافتش نمی شه کم دل خسته ، دل پیر تو بیا پندی بگیر دیگه با من سر لجبازی نکن ، می مونم اینجا اسیر دیگه خسته از سفر ، تا به کی در به دری بگو تا کجای این جاده می خوای ، منو با خود ببری راه تو ، راه دراز ، راه دور راه من پر از نیازه واسه نور عابر راه سیاهی ، راه غم راهی که مسافتش نمی شه کم راه تو ، راه دراز ، راه دور راه من پر از نیازه واسه نور عابر راه سیاهی ، راه غم راهی که مسافتش نمی شه کم

Man Bi To - Saeed Modares

Lyrics Music Man Bi To Saeed Modarres رد میشی دوباره از من کاری واسه تو نداره حتی وقتی من نباشم زندگی ادامه داره از همون روزای اول پشت سنگرم نبودی تو یه عابری که میری از کنار من بزودی هی تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هنوزم فکر بردنی میدونم من بدون تو با سازم توی جنگ تو میخونم از همون روزای اول پشت سنگرم نبودی تو یه عابری که میری از کنار من بزودی هی تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هی من بدون تو تو بدون من هی من بدون تو ترانه سرا رویا شکیب تکست آهنگ   

کد همراه اول : 57658

Sedayam Kon - Alireza Eftekhari

صدایم کن، تا امان یابد عابری خسته در شب باران صدایم کن تا ببالم من در سحرگاهان با سپیداران از آن سوی خورشید از آن سمت دریا صدایم کن، صدایم کن، صدایم کن تو لبخند صبحی، پس از شام یلدا از این تیرگی ها رهایم کن سکوت سرخ شقایقها را در این ویرانی، تو می دانی غم پنهان نگاه ما را در این حیرانی، تو می خوانی از آن سوی خورشید از آن سمت دریا صدایم کن، صدایم کن، صدایم کن تو لبخند صبحی، پس از شام یلدا از این تیرگی ها رهایم کن صدای باران، نوای یاران به لحن تو، نمی ماند سکوت شب را، ز کوه و صحرا نوای گرم تو می راند در ابهام جنگل کسی راز گل را به غیر از تو، نمی داند بخوان از بهاران که با ساز باران کسی چون تو نمی خواند کسی چون تو نمی خواند صدایم کن تا امان یابد عابری خسته در شب باران صدایم کن تا ببالم من در سحر گاهان با سپیداران از آن سوی خورشید از آن سمت دریا صدایم کن، صدایم کن، صدایم کن تو لبخند صبحی پس از شام یلدا از این تیرگی ها، رهایم ک

Kocheh Melli - Reza Yazdani

هنوز عکس فردین به دیوارشه هنوز پرسه تو لاله زار کارشه تو رویاش هنوزم بلیط می خره میگه این چهارشنبه رو می بره تو جیباش بلیطای بازندگی روی شونه هاش کوه ِ این زندگی حواسش تو سی سال پیش گم شده دلش زخمی حرف مردم شده سر کوچه ملی یه مردِ، یه مرد که سی سال پیش ساعتش یخ زده نمی دونه دنیا چه رنگی شده نمی دونه کی رفته کی اومده سر کوچه ملی یه مردِ، یه مرد توی پالتوی کهنه عهد بوق داره عابرا رو نگاه می کنه که رد میشن از کوچه های شلوغ هنوز عکس فردین به دیوارشه خراباتی خوندن هنوز کارشه یه عالم ترانه تو سینه‏‏ش داره قدم هاشو تو لاله زار می شمره دلش از تئاترهای بسته پره چشاش از نگاه های خسته پره هنوز فکر چهارشنبه بردنه یه عمره که باختاشو رج می زنه سر کوچه ملی یه مردِ، یه مرد که سی سال پیش ساعتش یخ زده نمی دونه دنیا چه رنگی شده نمی دونه کی رفته کی اومده سر کوچه ملی یه مردِ، یه مرد توی پالتوی کهنه عهد بوق داره عابرا رو نگاه می کنه که رد میشن از کوچه های شلوغ

Nostalgia - Reza Yazdani

پشت خط قرمز ترانه ها عابر یه شهر گم شده تو دود راوی خاطره های زخمی ام پر نوستالژی روزای کبود پر بغضن پر بهت و انتظار٬انتظاری عبث و پوچ و محال انتظار با تو همسفر شدن دوباره میون جاده ی شمال دلم پره بیا بازم با همدیگه بریم سفر جای ما اونجا خالیه٬منو ببر منو ببر یه عمر جاده ی شمال٬ منتظر عبور ماست نمیدونه یکی از اون دو تا قناری بی صداست من پر از خواب های نیمه کاره ام پر یاد روزای رفته به باد چشامو میبندم و وا میکنم تا شاید عطرت به خاطرم بیاد تا شاید دوباره هم سفر بشیم تو جاده ای به مقصد جهان با همون پیکان قراضه که یه روز یکی جاش گذاشت کنار اتوبان یه پیکان قراضه س ولی توی رویاش هنوزم جوونه خیالش می تونه بازم توی جاده یه کله برونه خیالش هنوزم موتور مونده باقی تو صندوق سینه یه پیکان قراضه کنار اتوبان داره خواب می بینه از کنار کودکی هام میگذرم از رهاترین زندگی کاش میشد یه لحظه تکرار بشه اون هوای سر به زیر سادگی کاش میشد دوباره پا به پا بشیم کاش میشد حتی شده واسه یه بار کودکانه ها دوباره گل کنن تو عبور از خیابون لاله زار لاله زار کاش میتونستیم همیشه بچه بمونیم عموزنجیربافو بازم توی کوچت بخونیم لیموناد شیشه ای دو زار لواشک برگی یه شاهی بابا نون نداد نوشتن توی دفترای کاهی لاله زاری که هنوز تو کوچه هاش خاطره های ما پرسه میزنه سر کوچه ملیش مردیه که داره توی رویاهاش جون میکنه سر کوچه ملی یه مرده یه مرد که سی سال پیش ساعتش یخ زده نمیدونه دنیا چه رنگی شده نمیدونه کی رفته کی اومده سر کوچه ملی یه مرد یه مرد توی پالتوی کهنه ی عهد بوق داره عابرا رو نگاه میکنه که رد میشن از کوچه های شلوغ حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه نادری چشمک ستاره ها میشمردیم یادته؟ واسه تنهایی شب غصه میخوریم یادته؟ من مثل سایه ی تو تو واسه من مثل نفس هر دومون لای همدیگه میمردیم یادته؟

Marde Tanhaye Shab - Habib

من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم تنهاو غمگین رفته ام دل از همه گسسته ام تنهای تنها،غمگین و رسوا تنها و بی فردا منم من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم من مرد تنهای شبم صد قصه مانده بر لبم از شهر تو منرفته ام کوله بارمرا بسته ام بی فکر فردا، با خود و تنها عابر این شب ها منم بی فکر فردا، با خود و تنها عابر این شب ها منم من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم من مرد تنهای شبم صد قصه مانده بر لبم

Marde Tanhaye Shab new - Habib

من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم تنهاو غمگین رفته ام دل از همه گسسته ام تنهای تنها،غمگین و رسوا تنها و بی فردا منم من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم من مرد تنهای شبم صد قصه مانده بر لبم از شهر تو منرفته ام کوله بارمرا بسته ام بی فکر فردا، با خود و تنها عابر این شب ها منم بی فکر فردا، با خود و تنها عابر این شب ها منم من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم من مرد تنهای شبم صد قصه مانده بر لبم

Marde Tanhaye Shab new new new - Habib

من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم تنهاو غمگین رفته ام دل از همه گسسته ام تنهای تنها،غمگین و رسوا تنها و بی فردا منم من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم من مرد تنهای شبم صد قصه مانده بر لبم از شهر تو منرفته ام کوله بارمرا بسته ام بی فکر فردا، با خود و تنها عابر این شب ها منم بی فکر فردا، با خود و تنها عابر این شب ها منم من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم من مرد تنهای شبم صد قصه مانده بر لبم

Khalgh - Chaartaar

زیباترین آرزو را چشم تو فهمیده ام از ماجرای شمع و نگاهت پروانه ای چیده ام هر عابری در نگاهش گنجینه ای ورشکست در حال و روز هر آسمانی باریدنی نطفه بست ی ترسان از عریانی از بیرنگی از بی نانی ی خواب و مستی گوید که هیچ و هیچ و هیچ هر سو شیخ و هر سو عابد ی ترسا ی موبد ی خواب و مستی گوید که هیچ و هیچ و هیچ تکست آهنگ برپا کن آتشی را تا برسوزی غم باقی را دنیا افسانه باشد منت بر سر بخوان ساقی را ی ترسان از عریانی از بیرنگی از بی نانی ی خواب و مستی گوید که هیچ و هیچ و هیچ هر سو شیخ و هر سو عابد ی ترسا ی موبد ی خواب و مستی گوید که هیچ و هیچ و هیچ ترانه سرا  احسان حائری ترانه شعر آهنگ برای اولین بار در    به درخواست ناشر لینک برداشته شد



12345