-
سبک: پاپ سنتی مدت زمان: 00:06:07 حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
در آسمان عشق من نوری نمی تابد چرا؟ یک شب ز رنج زندگی چشمم نمی خوابد چرا؟ من تک درخت صحرای دردم بی برگ و بار افتاده ام در چشم تنگ دنیا دریغا بی اعتبار افتاده ام در سایه من هرگز نخفته یک رهگذار خسته ای چون قطره اشکی گویی ز چشم این روزگار افتاده ام شمعی که بی پروانه شد باید که خود تنها بسوزد مجنون دشت بی کسی باید که بی لیلا بسوزد دل را اگر عشقی رسد باید که با مهرت بسازد خرمن چو در آتش فتد باید که بی پروا بسوزد آن شمع بی پروا منم من , مجنون بی لیلامنم من طوفان عشقی سرکشم با خرمن آتش گرفته در گوشه صحرا منم من دودی ندارد آتشم
-
سبک: شعرخوانی مدت زمان: حجم: تقریبا 2 مگابایت
-
موارد دیگر
-
می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس ولیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند. نگران با من استاده سحر. صبح میخواهد از من کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر. در جگر لیکن خاری از ره این سفرم می شکند. نازک آرای تن ساق گلی که به جان اش کشتم و به جان دادم اش آب. ای دریغا! به برم می شکند. دست ها می سایم تا دری بگشایم. بر عبث می پایم که به در کس آید. در و دیوار به هم ریخته شان بر سرم می شکند. می تراود مهتاب می درخشد شب تاب مانده پای آبله از راه دراز بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در، می گوید با خود: غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند. شاعر: نیما یوشیج
-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:04:58 حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
عجب چابک خزانی هست لیلی که زود از دام عشقم جست لیلی به روی آرزوهام بر دل تنگ دریغا کرده بوده بست لیلی لیلی ....جان........لیلی ....جان گلی دیدم ولی خارش ندیدم بهر خاری دلم را خست لیلی هزاران رشته امیدواری به عشقش بستمو بکسست لیلی لیلی ....جان........لیلی ....جان چه بزمی بود بزم دل شکستن شکستن تا شود سرمست لیلی اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مر بشکست لیلی لیلی ....جان........لیلی ....جان لیلی ....جان........لیلی ....جان لیلی جان................لیلی جان
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:06:28 حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
مولا جانم جان جانم مولا جانم مولا جانم جان جانم مولا جانم خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوش آن ساعت که یار از در درآیو شو هجران و روز غم سر آیو زدل بیرون کنم جان را به صد شوق دریغا جان که جایش دلبر آیو به صحرا بنگرم صحرا تو بینم تو بینم به دریا بنگرم دریا تو بینم تو بینم به هر جا بنگرم از کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا تو بینم مولا جانم جان جانم مولا جانم تو دوری از من و دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست به جان دلبرم در هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست مو آن مستم که پا از سر ندونم ندونم سرو پایی به جز دلبر ندونم ندونم دل آرام گیر که از او گیرد دل آرام دل آرام به غیر از ساقی کوثر ندونم مولا جانم جان جانم مولا جانم به سر شوق سر کوی دیرم به دل مهر مه روی تو دیرم بت من کعبه من قبله من توئی هرجا نظر سوی تو دیرم دلم بی وصل تو شادی مبیناد به غیر از محنت آزادی مبیناد خراب آباد دل بی مقدم یار الهی هرگز آبادی مبیناد مولا جانم جان جانم مولا جانم
-
سبک: راک مدت زمان: 00:03:24 حجم: تقریبا 2 مگابایت
-
موارد دیگر
-
می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کَس و لیک غم این خفته ی چند،خواب در چشم ترم می شکند نگران با من اِستاده سحر صبح می خواهد از من کَز مبارک دَمِ او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر در جگر لیکن خاری از رهِ این سفرم می شکند نازک آرای تنِ ساقِ گلی که به جانَش کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا به بَرم می شکند دست ها می سایم تا دری بگشایم بر عَبَث می پایم که به در کس آید در و دیوارِ به هم ریخته شان بَر سرم می شکند
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:01:18 حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی سرگران از خواب و سرمست از شرابت دیدمی روز روشن دست دادی در شب تاریک هجر گر سحرگه روی همچون آفتابت دیدمی آه اگر وقتی چو گل در بوستان یا چون سمن در گلستان یا چو نیلوفر در آبت دیدمی ور چو خورشیدت نبینم کاشکی همچون هلال اندکی پیدا و دیگر در نهانت دیدمی این تمنایم به بیداری میسر کی شد کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی
-
سبک: سنتی مدت زمان: 00:06:27 حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند نگران با من استاده سحر صبح می خواهد از من کز مبارک دم او آورم این قوم بجان باخته را بلکه خبر در جگر لیکن خاری از ره این سفرم می شکند نازک آرای تن ساق گلی که به جانم کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا! به برم می شکند دستها می سایم تا دری بگشایم بر عبث می پایم که به در کس آید در و دیوار بهم ریخته شان بر سرم می شکند می تراود مهتاب می درخشد شب تاب مانده پای آبله از راه دراز بر در دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در می گوید با خود غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند
-
سبک: کوچه بازاری مدت زمان: 00:51:15 حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
حیف از آن نغمه هایی که برات سرودم حیف از آن شکوه هایی که زغم نمودم وه چه شبها که در کوی تو نامهربون شاهد ظلم و جورو ستم تو بودم از چه به ناگه ز من بریدی دو چشم خونبار من ندیدی همچو خیال از برم گذشتی از من غمگین مگر چه دیدی وه که چه شبها در انتظارت چشم و دلم بوده بیقرارت خنده زدی عشوه کنان دلم ربودی یک دو شبی هم به کنار من تو بودی درد و دریغا که به من وفا نکردی رفتی و در بر رقیبم آرمیدی گریه چه حاصل ای دل غافل که او به ناگه رفت و نیومد یادت میاد که وقتی عزم سفر می کردی می گفتی می ری اما دوباره بر میگردی دل خوشه از وعدهایت که بیایی چشم من خیره بر ره جدایی مانده ای بی وفا بگو کجایی گریه چه حاصل ای دل غافل که او به ناگه رفت و نیومد