حدود 28 نتیجه (0.47) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

Tagarge Faghr - Tagarg

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

Tagarg 2 - Meisam Ebrahimi

بیدارمو خواب میبینم حالم از این بدترم میشه تو تنهایی با دیوارای این خونه حرف میزنم همیشه تو تنهایی همیشه همینه دنیا هرچی عاشق تر باشی تنهاتر میمونی باید عادت کنم کم کم خیلی سخته احساس پشیمونی دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنها زیر باد و تگرگ دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنهام زیر باد و تگرگ شب اومده تو آغوشم خنده هام عادی نیست غم دارم بغضم درده تو خیال خامم میگم یه روزی اون روزا دوباره برمیگرده یجوری بهت وابستم گُم میشم هر شب تو عکسای روی دیوار یه غمی تو قلبم دارم دنیام خلاصه میشه تو این گیتار دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنهام زیر باد و تگرگ دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنهام زیر باد و تگرگ

کد همراه اول : 76465

Tagarg - Meysam Ebrahimi

بیدارمو خواب میبینم حالم از این بدترم میشه تو تنهایی با دیوارای این خونه حرف میزنم همیشه تو تنهایی همیشه همینه دنیا هرچی عاشق تر باشی تنهاتر میمونی باید عادت کنم کم کم خیلی سخته احساس پشیمونی دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنها زیر باد و تگرگ دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنهام زیر باد و تگرگ شب اومده تو آغوشم خنده هام عادی نیست غم دارم بغضم درده تو خیال خامم میگم یه روزی اون روزا دوباره برمیگرده یجوری بهت وابستم گُم میشم هر شب تو عکسای روی دیوار یه غمی تو قلبم دارم دنیام خلاصه میشه تو این گیتار دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنهام زیر باد و تگرگ دوریت داره میبره منو هرشب پای وحشت مرگ تنها داره میمیره دلم تنهام زیر باد و تگرگ

Bi Nami - Alireza Azar

کنار خودم مینشینم کنارم شلوغ است و از سفره ی زندگی هرچه خوردم دروغ است خودم با خودم پشت میزم غریبه ام مریضم اجازه دهید آخرین چای خود را بریزم خودم با خودم گوشه ای از غمم می‌نویسم هنوز عشق شعرم برای نوشتن مریضم دلم آشیان ابابیل وهم و خیال است قسر رفتن از سنگ باران شعرم محال است در اندیشه ام دیو مضمون سبک‌سر نشسته و بر دفترم عقده ای غول‌پیکر نشسته زنی که جنونش جنینی به دنیا نیاورد عروسم دو خط شعر وامانده بالا نیاورد زمینگیرم و دیدن و لمس پایان بعید است کسی رشته های رسیدن به ما را جویده ست؟ چه غم که شعورم رسیده به جولان جاده جهان رخصت ماندگاری به شاعر نداده کرختم شبیه کسی که نخوابیده شب را و تسخر زده از لجاجت ادیب و ادب را کج و معوجم مثل یک گریه پشت لبخند کرختم شبیه لباسی که افتاده از بند بگویید همسنگ من در ترازو چه دارید؟ مرا روبروی کدام آرزو می‌گذارید؟ که من ختم دردم مرا خط پایان ببینید تگرگم مرا از پس شیشه هاتان ببینید من از تیره ی خون و فامیل مرگم بفهمید خطر نوشتان قصه ام را اگر کم بفهمید خداوند طوفان و هوهوی سرد زمانم تمام جهان دود بدمزه‌ای در دهانم چه مردان که با زخم من دل به توتون سپردند چه زن ها که دل را به محرابی از خون سپردند نهالم که سیگاری از برگ خود در دهانم قسم خورده‌ام بر سر نعش شعرم بمانم من از دوره ای آمدم که جهان مثنوی بود فقیر درِ خانه در مکتب مولوی بود و شمس شریف عزت مقصدش شهرمان بود و هر کودکی در صف آب و نان قهرمان بود من از دوره ای آمدم که اگر می‌شکستند به قدر نیاز از درختان تر میشکستم من از دوره ای آمدم که خزانش خزان بود و باران بی پرده با پنجره مهربان بود زنان دامن چینی و خال هندی نبودند پسرها دو خط نامه را مثنوی می‌سرودند من از دوره ای آمدم که افق نردبان داشت و عشق ارتفاعی به اندازه ی آسمان داشت کلاف جهان اینچنین درهم و گم نمی‌شد و هرگز پدر خاک یک ساق گندم نمی شد سر سفره های ادب نان نبود و خدا بود شرافت برامان حسابی حسابش جدا بود خدامان خودی بود و با چشممان دیده بودیم و صد مرتبه سیب همسایه را چیده بودیم و مادر که حل شد میان شب و آتش و آب و مادر خلاصه شد آخر به گهواره ی خواب و مادر که هر شب تماشا به لولای دربست مگر در جهان از دل مادر آیینه تر هست؟ به فحشش کشیدند و شاعر زبان در دهان بست مگر در جهان از دل مادر آیینه تر هست؟ الهی به این خانه‌های کنار زمستان به این عقده های پر از باد و بوران و طوفان به این چشمه های غضب کرده در مکتب شعر به دنیای خالی تنگ آمده در شب شعر کنار تمنای شهوت تمنای دیدن به آن لحظه های به زور لگد قد کشیدن کنار حماسی ترین لحظه ی فحش و نیرنگ به چشم رفیقان پهلو نشین نظرتنگ نگاهی کن و دستشان را به دست خودت گیر که از پای دیوانگان واشده بند و زنجیر مرا روبروی خودم از خودت رو مگردان که این دفعه می‌میرم از دنگ و فنگ خیابان از این پنجره تا خیابان امید وصال است که این زنده بودن فقط زندگی را وبال است و خواهد شکست این تنفس هر عهدی که بسته ست چه کس این جهان قضا را به ریش قدر بست؟ کدامین رفاقت مرا پشت بخل تو گم کرد؟ منی که غمم را جهان دید و طاقت نیاورد من از کوچه ی رنجش و خون به اینجا رسیدم مرا هو کشیدند اگر دست بالا رسیدم هزاران مهاجر در افکار من لانه کردند و خون مرا جرعه جرعه به پیمانه کردند خودم دیده‌ام کاروان ابابیلیان را به خون سرخ کردند سامانیان مولیان را شمایی که در سر سرِ ذبح آینده دارید پس از شوخی تلخ دنیا شما خنده دارید مرا اشتیاق چک و چانه و کلکلی نیست مرا شوق میز و مجیز و صف و صندلی نیست عزیزان، عزیزم به شعری که ناخوانده مانده خدا پای دلدادگی را به شعرم کشانده من از ایل دیوانگانِ رسیده به مرگم شما آخر لطف ِ باران ولی من تگرگم شما آبشارید و من صخره ام این به من چه؟ سرافرازم و جوی جاری به پایین به من چه؟ من عمری نشستم فقط زهرماران چشیدم من از شاعری زخم آن را به دوشم کشیدم که تا نامی از من شنیدید خنجر کشیدید سپس تسمه از گُرده ی هر برادر کشیدید شما که همه زندگیتان فقط صرف من شد و تا حرفی از اسمم آمد دمل ها دهن شد شما که به زیر تن سایه ها سایه دارید چه کاری به اشعار کمرنگ و بی مایه دارید؟ من از محنت و رنج دنیا گرفتارِ دردم دعا کن به ته‌مانده های خودم برنگردم من از زخم نفرت به دل داغ دیرینه دارم و پشت سرم کوهی از نفرت و کینه دارم من از غمزه ی فومنی شعر ناقص ندیدم غزل گفتم و پنجه بر باد و باران کشیدم که در من دو خط یشم و مرمر هنوز از تو دارم کجا مرده شیون؟ که سر بر مزارش گذارم شب اعتصام است و صد محتسب بر مسیرم کنار کدامین غزل جان پناهی بگیرم بگو شاه یوشین قبای پُر از زخم دوران کجای شب تیره و خاکی و خشک تهران بیاویزم و شعر بکر از گریبان درآرم و یا در سرم بوته ی شوکرانی بکارم شما نام نامی شعرید، ساکت نمانید منو نام من، مرا هیچ نامید شما ظرف لبریز ارزن و من دانهء آن که آن دانه هم نیستم من به قرآن.. ترانه سرا   ترانه شعر آهنگ برای اولین بار در   

Bi Ehssas - Amin Fayaz

دیدی دوستم نداشتی بی احساس دیدی تنهام گذاشتی بی احساس دیدی پیشم نموندی بی احساس تو قلبو سوزوندی چه فایده حالا که دیگه رفتی . دروغ بود حرفایی که میگفتی میگفتی دلم اسیره تو قحطیه عشق برات میمیره بمون کنارم که توی دنیا کسی ندارم میگفتی جدایی مرگه مثل خزونه مثل تگرگه میگفتی مثل یه خوابه از تو گذشتن مثه سرایه بی احساس احساس من بازی نبود که تو باهاش بازی کنی با یه مشت حرفای دروغ دله منو راضی کنی برو از اینجا که دلم حرفاتو باور نداره برو که خونه ی دلم برای تو در نداره دیدی دوستم نداشتی و زیر همه حرفات زدی دست از سرم بردار برو تو که اینو خوب بلدی دیدی دوستم نداشتی بی اخساس دیدی تنهام گذاشتی بی احساس دیدی پیشم نموندی بی احساس تو قلبمو سوزوندی چه فایده حالا که دیگه رفتی دروغ بود حرفایی که میگفتی میگفتی دلم اسیره تو قحطیه عشق برا ت مییره میگفتی بمون کنارم که توی دنیا کسی ندارم میگفتی جدایی مرگه مثله خزونه مثه تگرگه میگفتی مثه یه خوابه از تو گذشتن مثه سراب

Harim - Mojtaba Kabiri

 Lyrics Music Harim Mojtaba Kabiri      منم یه گنجشکک خیس که شدم اسیر کولاک منو بنشون روی شونت برفو از پرام بکن پاک بی پناهم بی پناهم تشنه ی یه تکیه گاهم کمکم تا نمیریم روی دستت جا میگیرم اگه طوفان و تگرگه اگه دنیا پُره گرگه اما سایم یه ه دست تو امن و بزرگه تویی اون دست نوازش روی پیشونی داغم چاره ای کن که دوباره اومده غم به سراغم   واسه من صدای گرمت مثه رویای بهشته تو بخون که شب نمونه من بشم رنگ فرشته منو برگردون دوباره به همون کوچه ی معصوم نفسم داره میگیره تو خیابونای مسموم منو برگردون دوباره به همون کوچه ی معصوم نفسم داره میگیره تو خیابونای مسموم   منم یه گنجشکک خیس که شدم اسیر کولاک منو بنشون روی شونت برفو از پرام بکن پاک بی پناهم بی پناهم تشنه ی یه تکیه گاهم کمکم تا نمیریم روی دستت جا میگیرم اگه طوفان و تگرگه اگه دنیا پُره گرگه اما سایم یه ه دست تو امن و بزرگه تویی اون دست نوازش روی پیشونی داغم چاره ای کن که دوباره اومده غم به سراغم تکست آهنگ  

Sogoli - Hatef

سوگلی ترانه هام شمایید طاقت دل طاقه شما کجایید؟ سوگلیا میگن وفا ندارن فکر نکنم اینقده بی وفایید این دل صاحبمرده ی من خاطرتونو خیلی می خواد به خاطر شما هم شده با باد و بارون راه میاد دست و پاشو گم می کنه تا شما از راه می رسین بدجوری دستپاچه میشه تا به کوچه سر می کشین سوگلی ترانه هام شمایید طاقت دل طاقه شما کجایید؟ سوگلیا میگن وفا ندارن فکر نکنم اینقده بی وفایید دست روی پاییز بکشید رنگ بهارو می گیره بهار تا پیداتون میشه عطر شما رو می گیره به سحر لبخند شما زمین حسادت می کنه به برق چشمای شما ستاره عادت می کنه سوگلی ترانه هام شمایید طاقت دل طاقه شما کجایید؟ سوگلیا میگن وفا ندارن فکر نکنم اینقده بی وفایید واسه شما میشه با سرما لج کرد راه باد و بارونو میشه کج کرد قدم زدن با شما دلنشینه شما صداتون چه به دل می شینه تگرگ و طوفان جلودار من نیست خاصیت عاشق شدن همینه سوگلی ترانه هام شمایید طاقت دل طاقه شما کجایید؟ سوگلیا میگن وفا ندارن فکر نکنم اینقده بی وفایید واسه شما میشه با سرما لج کرد راه باد و بارونو میشه کج کرد قدم زدن با شما دلنشینه شما صداتون چه به دل می شینه تگرگ و طوفان جلودار من نیست خاصیت عاشق شدن همینه سوگلی ترانه هام شمایید طاقت دل طاقه شما کجایید؟ سوگلیا میگن وفا ندارن فکر نکنم اینقده بی وفایید سوگلی ترانه هام شمایید طاقت دل طاقه شما کجایید؟ سوگلیا میگن وفا ندارن فکر نکنم اینقده بی وفایید

Daram Az To Minevisam 2 - Masoud Fardmanesh

من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون ازغصه توست یه دفعه مثل یه آهو توی صحراها رمیدی بس که چشم تو قشنگ بود گله گرگ رو ندیدی دل نبود توی دلم تورو گرگا نبینن اونا با دندون تیز به کمینت نشینن الهی من فدای تو چه کار کنم برای تو اگه تو این بیابونا خاری بره به پای تو یه دفعه مثل پرنده قفس عشقو شکستی پر زدی تو آسمونا رفتی اون دورا نشستی دل نبود توی دلم گم نشی تو کوچه باغا غروبا که تاریکه نریزن سرت کلاغا نخوره سنگی به بالت پرت نشه فکرو خیالت من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست یه دفعه مثل یه گل رفتی تو دست خزون سیل بارون و تگرگ میومد از آسمون بردمت تو گلخونه که نریزه رو سرت که یه وقت خیس نشه یخ کنه بال و پرت نشکنی زیر تگرگ نریزه از توی برگ من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست یه دفه مثل یه شمع داشتی خاموش میشدی اگه پروانه نبود تو فراموش میشدی آره پروانه شدم که پرام سوخته شه تا آتیش دل تو به دلم دوخته شه که بسوزه پرو بالم که راحت شه خیالم دارم از تو مینویسم تو که غم داره نگات اگه دوست داشتی بگو تا بازم بگم برات اونقده میگم تا خسته شم با عشق تو شکسته شم"

Dastam Begir - Farrokh

دستم بگیر دستم بگیر ای آسمون ای آسمون زخمی دست تگرگم دیوونتم دیوونتم نامهربون نامهربون از غم تو رو به مرگم بیا تو دردم دوا کن یا برو روزم عزا کن بیا تو دردم دوا کن یا برو روزم عزا کن رو چهرمه غبار غم دلم خوشه که عاشقم دل تو قصر یه شاهه پا بزرگ و سر به راهه دل من گدای مسکین همیشه چشمش به راهه تو این دو روز زندگی هیچکی به ما وفا نکرد اسم حقیرمو کسی از ته دل صدا نکرد دستم بگیر دستم بگیر ای آسمون ای آسمون زخمی دست تگرگم دیوونتم دیوونتم نامهربون نامهربون از غم تو رو به مرگم دل تو قصر یه شاهه پا بزرگ و سر به راهه دل من گدای مسکین همیشه چشمش به راهه بیا تو دردم دوا کن یا برو روزم عزا کن بیا تو دردم دوا کن یا برو روزم عزا کن بیا تو دردم دوا کن یا برو روزم عزا کن بیا تو دردم دوا کن یا برو روزم عزا کن

Otoobane Jahannam - Pouya Bayati

خونه ی دلبستگیات خرابه اینجا تا چشم کار میکنه سرابه اینجا سر مترسکا شلوغه راستی فقط تو واژه ی دروغه روو نفسات یه مهر باطل زدی خونشو بستی درشو گل زدی ترانه روزه ی جنون گرفته واژه به واژه خفه خون گرفته ثانیه ها بهت امون نمیدن تقویما سنتو نشون نمیدن پیر شدی پیر شدی بیخودی آخ که زمین گیر شدی بیخودی طوری که بی رنگی نشونت میدن آینه ها شطرنجی نشونت میدن هر چقد این بازی رو باختی بسه هر چی که پاش سوختی و ساختی بسه جاده رو پیدا نکنی گم میشی مسخره ی چشمای مردم میشی پیاده شو آخر جاده مرگه شیشه ی دل شکسته از تگرگه دور بزن برو به سمت شبنم این اتوبان میخوره به جهنم



123