حدود 151 نتیجه (0.92) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

Mahaale Ashegham Bashe - Mohammad Esfahani

درکی ندارم از خودم بی تو هر جا که دورم از تو تبعیدم چشمامو بستم رو جهان بس که تا چشم وا کردم تو رو دیدم من از زمینو از زمان کندم تا تو دلت پیدا کنم جامو مرگم که باشه آخر این عشق من دوست دارم اون سرانجامو من دیدم این درمونو که میگم لبخند تو درمونه تشویشه وقتی که میخندی نمیدونی دنیا چه جای بهتری میشه گاهی دلت میره واسه اونکه رویای یک دنیا توو دستاشه حتی اگه سجدت کنه میگی اینکه محاله عاشقم باشه تکست آهنگ محاله عاشقم باشه محمد اصفهانی هر بار که میبینمت ماهی چشمات هم دریا هم آتیشه هر بار که میبینمت میگم زیباتر از اینم مگه میشه هر کی ازم خونده برای تو این حسه درمونده برای تو دار و ندار من همین عشقه هر چی ازم مونده برای تو , هر چی ازم مونده برای تو

Rahayam Nakon - Mohammad Esfahani

آهنگ تیتراژ سریال رهایم نکن درکی ندارم از خودم بی تو هر جا که دورم از تو تبعیدم چشمامو بستم رو جهان بس که تا چشم وا کردم تورو دیدم من از زمین و از زمان کندم تا تو دلت پیدا کنم جامو مرگم که باشه آخر این عشق من دوست دارم اون سرانجامو تکست آهنگ محمد اصفهانی رهایم نکن من دیدم این درمونو که میگم لبخند تو درمون تشویشه وقتی که میخندی نمیدونی دنیا چه جای بهتری میشه گاهی دلت میره واسه اون که رویای یک دنیا تو دستاشه حتی اگه سجدت کنه میگی این که محاله عاشقم باشه

Hasti Toee new - Mohammad Esfahani

بشکن سبوی باده را مستی تویی هستی تویی در این سرای نیستی مستی تویی هستی تویی تو آفتاب هشتمین سر چهارده عدد بیدار کن خواب مرا از وحشت این دیو و دد بنگر که از هفت آسمان جایی فرا سوی زمان نوری هبوط می کند در غربت این لا مکان بنگر که دریا خون شده فواره ها گلگون شده لیلای بی دل را ببین از عشق تو مجنون شده در این غروب واپسین از چتر خورشید یقین نور حقیقت می چکد بر خاک مشکوک زمین فریاد و بانگی می رسد عالم سکوت می کند از هیبتش سلطان دهر آسان سقوط می کند آدم هراسان می شود محشر نمایان می شود از تاول آئینه ها خورشید گریان می شود تقدیر ما در دست توست زنجیر بر دستان ما ما را رها کن از عدم هستی بده بر جان ما بشکن سبوی باده را مستی تویی هستی تویی در این سرای نیستی مستی تویی هستی تویی تو آفتاب هشتمین سر چهارده عدد بیدار کن خواب مرا از وحشت این دیو و دد

Marge Aftab - Mohammad Esfahani

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

Shere Arabi - Mohammad Esfahani

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

Ashoob - Mohammad Esfahani

  خیلی وقتا تو دلم هخیلی وقته من همش غمگینمتوی این شبا هوا سنگینهتا خود صبح خواب بد میبینم چرخ زندگی به کام ما نگشتهر دومون غم زده ی یه ماتمیمما جوونی همو سوزوندیمما یه عمریه بدهکار همیممن از این سر تو از اون سر زمانخاطرات کهنه رو ورق زدیمهفته ها پشت سر هم اومدنولی یه قدم به سمت هم نیومدیممن از این سر تو از اون سر زمانخاطرات کهنه رو ورق زدیمهفته ها پشت سر هم اومدنولی یه قدم به سمت هم نیومدیم تو تظاهر غرور صخره و منحکایت جهان شیشه ایمن تو فکر رقص نور و آینه متو به فکر ضربه ی همیشه ایمن از این سر تو از اون سرهردو مون نگران یک ریشه ایمهفته ها پشت سر هم اومدنوما درگیر زخمای همیشه ایم من از این سر تو از اون سر زمانخاطرات کهنه رو ورق زدیمهفته ها پشت سر هم اومدنولی یه قدم به سمت هم نیومدیممن از این سر تو از اون سر زمانخاطرات کهنه رو ورق زدیمهفته ها پشت سر هم اومدنولی یه قدم به سمت هم نیومدیم ترانه سرا علیرضا آذر تکست آهنگ   

Khial Kon Ghazalam - Mohammad Esfahani

شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد جدا زدامن مادر به دام دانه بیفتد ز نازکی ز ندامت ز بیم صبح قیامت بدان نشان که شنیدی، سری به شانه بیفتد سری به شانه بیفتد به کار آنکه برون از بهشت گشته عجب نیست که در جهنم غربت به یاد خانه بیفتد نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهی خدای را که مبادا دل از نشانه بیفتد دل از نشانه بیفتد دلم به کشتی کربت به طوف لجه غربت چو از کرانه ی تربت به بیکرانه بیفتد شوم چو ابر بهاران ز جوش اشک چو باران که دانه دانه برآید که دانه دانه بیفتد جهان دل است و تو جانی نه بلکه جان جهانی همه سکندر و دارا کزین فسانه بیفتد خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد خیال کن که غزالم خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو خیال کن که غزالم الا غریب خراسان رضا مشو که بمیرد اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد

To Rafti - Mohammad Esfahani

تقاص چی رو میگیری که تا اینجا کشوندیمون کجای راه و کج رفتیم که تا اینجا رسوندیمون اگه من جای تو بودم میون این همه دردم یه روز از چشم این مردم تو رو پنهون نمیکردم بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود اگه دلگیری از دنیا منم مثل تو آشفتم ولی من جای تو بودم به مردم راست میگفتم یه دردی سوخت تو سینم که تو از خاطرم بردی من اون زخمی رو خوردم که , تو از حس کردنش مردی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود تکست آهنگ  

Sabze Norooz - Mohammad Esfahani

آمدم ای شاه سلامت کنم عرض ارادت به مقامت کنم آنچه که دارم تو رساندی به من هیچ ندارم که به نامت کنم آمده ام تا که سلامت کنم سلامت کنم.. حرمت باغ گل و نور نفست بوی بهار است نگه ات قبله نمای رخ بی صورت یار است چه کسی رو به تو آورد و نچید از تو نگاهی دل ما زلف پریشان رخ تو آینه دار است نفست جام بهار است و رخت سبزه ی نوروز چقدر بخت پریشان که در این سبزه دچار است موجی وامانده در خود جا مانده بیرون از دریا مانده موجی سرگشته از خود برگشته تنهای تنها مانده جانی بیتابم چشمی بیخوابم لبریز از رویای تو موجی تنهایم روزی می آیم می افتم در پای تو روزی می آیم ، روزی می آیم می افتم در پای تو این دست تهی لبریز دعاست دامان شما گل باغ اجابت و التجاست آغوش شما لبریز خداست خلوت گه امن شکفتن غنچه ی گریه هاست این دست تهی لبریز دعاست دامان شما گل باغ اجابت و التجاست آغوش شما لبریز خداست خلوت گه امن شکفتن غنچه ی گریه هاست ای آینه رو دیدار شما آغشته ی لطف و عطاست

Sarab - Mohammad Esfahani

ماجرا این است کم کم کمیت بالا گرفت جای ارزش های مارا ارزه ی کالا گرفت احترام ای یا علی در ذهن بازوها شکست دست مردی خسته شد پای ترازوها شکست فرق مولای عدالت بار دیگر چاک خورد خطبه‌های آتشین متروک ماند و خاک خورد با کدامین سحر از دل‌ها محبت غیب شد ناجوانمردی هنر، مردانگی‌ها عیب شد سرسرای سینه‌ها را رنگ خاموشی گرفت صورت آیینه زنگار فراموشی گرفت سالکان را پای پرتاول ز رفتن خسته شد دست‌ پر اعجاز مردان طریقت بسته شد تا هوای صاف را بال و پر کرکس گرفت آسمان از سینه‌ها خورشید خود را پس گرفت رنگ ولگرد سیاهی‌ها به جان‌ها خیمه زد روح شب در جای جای آسمان‌ها خیمه زد این زمان شلاق بر باور حکومت می‌کند در بلاد شعله، خاکستر حکومت می‌کند اعتبار دست‌ها و پینه‌ها در مرخصی چهرها لوح ریا، آیینه‌ها در مرخصی ماجرا این است، آری ماجرا تکراری است زخم ما کهنه است اما بی‌نهایت کاری است از شما می‌پرسم آن شور اهورایی چه شد بال معراج و خیال عرش‌پیمایی چه شد جان تاریک من اینک مثل دریا روشن است صبحگون از تابش خورشید مولا روشن است تیغ یادش ریشه‌ی اندوه و غم را می‌زند آفتاب هستی‌اش چشم عدم را می‌زند چشم هستی آب‌ها را جز علی مولا ندید جز علی مولا برای نسل دریاها ندید کلبه‌ی شاد دلم ناگاه می‌گردد خراب باز ضربت می‌خورد مولای دریا از سراب



123456789...1516